عباس خلبان يك هواپيمای جنگی به همراه دوربين های ساخت وطن كه برای اولين بار روي جنگنده ای سوار شده است، براي شناسايی موقعيت دشمن به آن سوی مرزها مي رود. وليكن دشمن در برگشت هواپيما و خلبان را هدف قرار مي دهد و از برج مراقب به او خبر می دهند كه هواپيما نبايد به دست دشمن برسد. عباس زنجانی (خلبان) با وجود زخمی كه برداشته، مصمم می شود كه در اولين فرودگاه در خاك ايران به زمين بنشيند، اما فرودگاه آبادان قديمی و مخروبه است و قبلاً بوسيله دشمن تخريب شده است. بسيجی های آن منطقه وقتی از موضوع خبردار می شوند با تمام قدرت فرودگاه را پاكسازی مي كنند. هواپيما فرود می آيد، اما خلبان دوام نمی آورد و شهيد می شود. فيلم داخل هواپيما دست فرماندهان می رسد، آن ها تأكيد می كنند كه جنگنده نيز بايد سالم به پايگاه برسد كه اين بار نيز نيروهای بسيجی به همراه چند خلبان و كارشناس هواپيما، طی عمليات مفصل با وجود درگيری بسيار با عراقی ها جنگنده را سلامت به پايگاه می رسانند.