HonaredefaView

X
مين‌هاي خنثي نشده
مين‌هاي خنثي نشده
نویسنده : ايرج افشاري‌اصل
محل انتشار : پلاک هشت
موضوع : تأملي بر چند و چون جشنواره‌هاي تئاتر دفاع‌مقدس
سال نشر : 1395
گروه مخاطبین : همه
توضیحی کوتاه درباره اثر :

جشنواره، ويترين تئاتر دفاع‌‌مقدس است. هر نهاد و واحدي جهت عرضه‌ي گزارش بي‌واسطه‌ي فعاليت‌هاي بلند مدت خود داراي ويتريني است كه كالا و نتيجه‌ي تلاش خود را در آن به معرض ديد عموم مي‌گذارد. طبيعتاً جهت جذب و جلب‌ نظر مشتري و مخاطب، جنس‌هاي برگزيده و با كيفيت مطلوب را عرضه‌ مي‌كنند؛ هر چند اين واحد داراي كارگاه، انبار و جنس‌هاي با كيفيت نه چندان مطلوبي نيز هستند، كه در ويترين اثري از آن‌ها به چشم نمي‌خورد.

جشنواره‌ي دفاع‌مقدس هم، ويترين تئاتر دفاع‌مقدس است. هر چند در طول سال نمايش‌هاي معتنابهي در اقصي نقاط كشور با مضامين دفاع‌مقدس توليد و اجرا مي‌شوند، اما تلاش مي‌شود مطلوب‌ترين آن‌ها در ايام جشنواره روي صحنه به اجرا درآيند.

برگزاري جشنواره‌ها در واقع دليلي بر ثبات پديده‌ي تئاتر دفاع‌مقدس است، چرا كه «برگزاري جشنواره‌هايي از اين دست نشان مي‌دهد كه عرصه خالي نيست. و اين البته نمي‌تواند كافي باشد. جشنواره‌هاي بزرگتر با بودجه و امكانات بسيار وسيع‌تر و برنامه‌ريزي و خط‌دهي مناسب و درست كه مشوّق و محرّك مجموعه‌ي هنرمندان، چه تازه كارها و چه حرفه‌اي‌ها، در جهت خلق نمايش‌هاي جنگي باشد،‌ مي‌تواند به عنوان حركت‌هاي سازنده و تعيين‌كننده مطرح شود،‌ و جشنواره‌هايي كه بودجه‌ي كلان داشته باشند، جوايز بزرگ اهدا كنند و قبل از برگزاري بتوانند خط و جهت عميق و اصولي را با هنرمندان در ميان گذارند و معيارهاي اساسي براي ارزش‌گذاري از ابتدا معلوم و تعريف گردد.»(1) جشنواره‌هاي موفقي خواهند بود.

يكي از كاركردهاي مهم جشنواره، ايجاد حركت و تداوم در تئاتر دفاع‌مقدس است. جهت شناخت وجوه مختلف يك پديده، ابتدا بايستي آن پديده را به حركت واداشت تا نقاط ضعف و قوت خود را بروز دهد و در حركت بودن پديده منجر به تعالي و تكامل آن خواهد شد. «لازمه‌ي حفظ يك پديده اين است كه به جريان درآيد. آب تا زماني كه در محيط بسته و ساكن است از بين مي‌رود و گنديده مي‌شود. اما وقتي به جريان درآيد و نهري بشود،‌ باقي و تازه مي‌ماند.»(2)

درست است كه برگزاري جشنواره، اهميت دادن به پديده‌ي دفاع‌مقدس در قالب تئاتر است، اما به هيچ وجه تبليغ جنگ و حمايت از آن نيست. بلكه دفاع در مقابل تهاجم و تجاوز، مدنظر است. با نگاهي گذرا به تاريخ پانصد ساله‌ي اخير ايران متوجه خواهيم شد كه در هيچ جنگي،‌ ايران آغازگر آن نبوده است. بدون شك «تاريخ پانصد ساله‌ي اخير ايران،‌ جنگ‌ها و درگيري‌هاي متعددي را به خود ديده است. تعداد اين جنگ‌ها بالغ بر بيست و پنج مورد مي‌باشد كه در تمامي آن‌ها آغازگر جنگ،‌ طرف مقابل بوده و در موارد معدودي نيز كه سپاه ايران جنگ را آغاز نموده، براي پازپس‌گيري سرزمين‌هاي از دست رفته‌ي خود بوده است.»(3)

جنگ تحميلي شرايطي را به وجود آورد كه با تمامي جنگ‌هاي گذشته، تفاوت‌هاي بنيادين و ماهوي داشت كه مهم‌ترين اين شرايط را مي‌توان چنين عنوان كرد:

«1ـ غافل‌گيري 2ـ مباني ايدئولوژيك 3ـ جنگ همه جانبه‌ عليه ايران 4ـ طولاني‌ترين جنگ 5ـ شكست دشمن با صدور قطع‌نامه 598.»(4)

امروزه جشنواره‌هاي بسياري با مضامين و كاركردهاي مختلف در اقصي نقاط جهان برگزار مي‌شود. مؤسسات، نهادها و سازما‌ن‌هاي متعددي براي بزرگداشت واقعه و يا روز خاصّي اقدام به برگزاري جشنواره مي‌كنند.

برخي از جشنواره‌ها فصلي بوده و در فصول خاصي برگزار مي‌شوند. جشن‌هاي نوروز،‌ يلدا و مهرگان در ايران از اين‌گونه جشنواره‌هاي فصلي است كه در ايام ثابتي از سال برگزار مي‌شود و برخي از جشنواره‌ها مناسبتي هستند. يكي از كاركردهاي جشنواره‌ها، يادآوري اعتقادات و باور‌هاي بنيادين مردم يك جامعه است كه از اين طريق داشته‌هاي كهن و آموزه‌هاي ديرين خود را در قالب آيين‌ها و مراسم، بازآفريني و احياء مي‌كنند. به همين خاطر است كه «نمايش‌هاي كيهاني ايراني همواره در جشن‌ها و جشنواره‌ها بر روي زمين توسط نمايش‌گران نمايش‌هاي ايراني در طول صدها سال تكرار و يادآوري شده‌اند. كاري كه يونانيان نيز كردند، همين بود. آن‌ها نيز باروري و زايش، ايثار و فداكاري را با جشنواره‌ها و نمادهاي مربوطه يادآوري كردند. از دل همين يادآوري‌ها بود كه تئاتر شكل گرفت.

اين كاركرد جشنواره هرگز تغيير نكرده است. در همه جاي دنيا جشنواره‌ها بهانه‌ا‌ي براي كارند. كارهايي انجام مي‌شود و جشن‌شان را مي‌گيرند و توانمندي و بنيه‌ي خود را مي‌سنجند... پس بايد نخست تئاتري وجود داشته باشد تا سپس جشنش را بگيرند.»(5)

در صورتي كه اين معادله در كشور ما به صورت معكوس عمل كرده است. يعني در كشور ما بيشتر جشنواره داريم تا خود تئاتر. و اگر تئاتري هم توليد مي‌شود از صدقه‌ي سر همين جشنواره‌هاي متعدد و رنگيني است كه در جاي‌جاي كشور در طول سال برگزار مي‌شوند. يكي از عمده دلايل تداوم و بقاي تئاتر در دنيا برگزاري جشنواره‌ها و تبديل آن به آيين و تقويم فرهنگي يك كشور است. جشنواره‌ها فرصتي فراهم مي‌كردند تا هنرمندان با مردم تعامل لازم را ايجاد كنند. در واقع «اعياد و جشن‌هاي مهم، فرصتي بود تا نمايشنامه‌نويسان و بازيگران، هنر خود را عرضه كنند. هر سال در جشن بهار، نمايشنامه‌هاي زيادي نوشته و براي نخستين بار باشكوه و جلال به نمايش درمي‌آمدند. در اين جشنواره‌ها نمايشنامه‌نويسان، بازيگران و گروه‌هاي نمايشي به رقابت مي‌پرداختند و برندگان به افتخار بزرگي دست مي‌يافتند. به‌طوري كه موفقيت آن‌ها تأثير چشمگيري بر افراد گروه، صنف بازيگران و سرمايه‌گذار گروه داشت.»(6)

از دل همين جشنواره‌ها بود كه درام‌نويسان بزرگي همچون "اشيل"، "سوفوكل" و "اُريپيد" بيرون آمدند و اين فرآيند، يعني كشف و معرفي استعدادهاي تئاتر در عصر حاضر، نيز صورت مي‌گيرد. نويسندگان عرصه‌ي تئاتر دفاع‌مقدس همچون جمشيد خانيان، سيدحسين فدايي‌حسين، علي‌رضا حنيفي، حميدرضا آذرنگ، محمد چرمشير، علي‌‌رضا نادري، ميلاد اكبرنژاد،‌ آرش عباسي،‌ شهرام كرمي، حميدرضا نعيمي، سعيد تشكري، ناصح كامگاري و... از پديده‌هاي نمايشنامه‌نويسي كشور در زمينه‌ي تئاتر دفاع‌مقدس هستند كه در فضاي جشنواره بال و پر گرفتند و سقف پروازشان را ارتقاء بخشيدند.

در مورد اين‌كه جشنواره‌ها در عهد باستان چه كاركردي داشتند نظرات مختلفي وجود دارد. عده‌اي اعتقاد دارند كه جشنواره‌، جهت قدرداني از طبيعت و خدايان كه باعث حاصل‌خيزي شده است برگزار مي‌‌شد. گروهي بر اين اعتقاد هستند كه جشنواره فرصتي فراهم مي‌كرد تا آييني شاد و مفرح در دل طبيعت و تاكستان‌ها برگزار شود و دسته‌ي سوم اعتقاد دارند كه جشنواره و تراژدي به خاطر بزرگداشت قهرمانان جنگ و ايثار آن‌ها برگزار مي‌شود تا ياد آن‌ها را گرامي بدارند.

نكته‌ي مشترك اين سه نظريه، شكل‌گيري تئاتر از بطن همين جشنواره‌ها است. در واقع، جشنواره‌ها با هر كاركرد و نيّتي باعث به وجود آمدن و نضج يافتن پديده‌اي با عنوان تئاتر شدند.

جشنواره‌هاي تئاتر و اجراي نمايش از ديرباز جايگاه ويژه‌اي در زندگي بشري داشته است و يكي از عمده دلايل اهميت تئاتر، زنده بودن و بي‌واسطه اجرا شدن آن است. در واقع تئاتر، هنري است كه به زندگي نزديك‌تر است. به عبارتي «نمايش، هنري است كه با اجرا سر و كار دارد. نمايشنامه‌ها بي‌واسطه‌ترين، نيرومندترين و مردمي‌ترين آثار ادبي مي‌باشند. بي‌واسطه‌، زيرا در برابر تماشاگران به اجرا درمي‌آيند. نيرومندند، زيرا گفتار نمايشي در چند ساعت تمركز مي‌يابد. مردمي‌اند زيرا مردمي كه به قصد ديدن نمايش گرد مي‌آيند از آن لذّت مي‌برند و درباره‌اش داوري مي‌كنند.»(7)

 · پيشينه‌ي تئاتر مقاومت

با نگاهي اجمالي به تاريخ تئاتر جهان خواهيم ديد كه پديده‌ي جنگ، امري جداي ناپذير از هنر تئاتر است كه يكي از موقعيت‌هاي زندگي بشر را در طول تاريخ شكل داده است. از جنگ هابيل با قابيل تا كشته شدن گاو مقدس به دست ميترا در آيين مهر، از تقابل اهورا مزدا با اهريمن تا تقابل اولياء و اشقياء در دين مبين اسلام، همه و همه جنگ را پديده‌اي تاريخي جلوه داده‌اند.

و از طرفي اگر خاستگاه تئاتر در يونان باستان را مراسم "ديونيزوس" در نظر بگيريم،‌ تولد و نوزايي "ديونيزوس" پس از كشته شدن پسر "زئوس" به دست "سمله" (زن زئوس) از روي حسادت و كينه، مراقبت و تلاش "زئوس" براي احياي دوباره فرزندش "ديونيزوس"، باعث شكل‌گيري پديده‌ي جنگ مي‌شود. و اين موضوع كه "هر كجا حق و باطلي است و قرار است حقيقتي عيان شود،‌ اين امر ميسر نخواهد شد، مگر با سلاح جنگ و دفاع و مقاومت" كه تبديل به قانوني تراژيك مي‌شود. به همين خاطر، تئاتر جنگ همزاد و همپاي تاريخ تئاتر، مسير پرفراز و نشيبي را طي كرده است و تبديل به قالبي گشته تا تاريخ جنگ را در اذهان جاودانه نگاه دارد.

قديمي‌ترين متن نمايشي كه امروزه به دست ما رسيده است، "ايرانيان" نوشته‌ي "اشيل" است. اين اثر در سال 472 (ق.م) در تئاتر "ديونيزوس" آتن به اجرا درآمد كه درباره‌ي جنگ سالاميس، جنگ ميان سپاه يونان و سپاه ايران در دوره‌ي خشايار شاه است. از اين دست آثار در دوره‌ي يونان باستان كم نيستند كه "جنگ" تم غالب آن‌ها مي‌باشد.

مقوله‌ي جنگ، علاوه بر اين‌كه در تاريخ مكتوب و تمدن بشري جايگاه خاص خود را دارد، در قلمرو حماسه و اسطوره نيز به انحاي مختلف، طرح و نضج يافته است. "ايلياد" و "اُديسه" هومر (قرن نهم ق.م) اشاراتي است به جنگ ملت يونان در فضاي پيچيده‌ي اساطير و نيز در بخش آغازين "شاهنامه" نمونه‌هايي از اين دست را مي‌توان سراغ گرفت. در داستاني همچون هفت‌خوان رستم، "كيكاووس"، شاه ايران بي‌ هيچ دليل و منطقي خاك مازندران را كه به عنوان منطقه‌اي مستقل مطرح است،‌ مورد تجاوز قرار مي‌دهد و بن‌مايه و مضامين چندين نمايش‌گونه‌ي ايراني نيز ريشه در پديده‌ي جنگ دارد. در دوران هخامنشيان، واقعه‌ي "مُغ‌كشي" كشته شدن بردياي دروغين‌ (گئومات) به دست سپاه داريوش، يا در زمان اشكانيان، جنگي كه ميان سپاه ايران (سورنا) و سپاه روم (كراسوس) درمي‌گيرد و در نهايت باعث پيروزي سپاه ايران و بريدن سر "كراسوس" توسط "سورنا" مي‌‌شود. و سر او را به كاخ "اُرُد" اشكاني مي‌برند،‌ كه نحوه‌ي اجراي اين واقعه به شكل نمايشي در دربار، مبني بر اين امر مهم است كه در همه‌‌ي ادوار، جنگ وجود داشته و همچون شمشير "دموكلس" بر بالاي سر بشريت معلق است و اگر ملتي آمادگي مقابله با دشمن را نداشته باشد، بالطبع در مواقع رويارويي با دشمن شكست را پذيرا خواهد بود.

شايد بتوان به صورت تحليلي اين فرضيه را مطرح ساخت كه در طول تاريخ، نمايش، همپاي جنگ و در كنار آن و در تمام مراحل ـ چه در دوران جنگ در خطوط مقدم جبهه (در قالب‌هاي رزم، شجاعت، عمليات و...) و پشت جبهه (در فرم كمك‌هاي مردمي، حمايت، آموزش و اعزام و تبليغ و روحيه بخشي به رزمندگان و مردم حامي و...) و چه در دوران پس از جنگ كه بيشتر تحليلي است و به تأثيرات جنگ و آثار و ارزش‌هاي آن مي‌پردازد ـ حضوري مستمر و كاربردي داشته است.

اهميت جنگ‌هاي جهاني تا جايي است كه درام‌نويسان مشهوري همچون "سامرست موام"، "فريدريك لانسديل"، "نوئلكوارد"، "شون اوكيسي"، "فرناندو آرابال"، "فريدريك دورنمات"، "برتولت برشت"، "هاينريش موللر"، "ادوارد باند"، "ارنست توللر"، "راينهارد گورينگ"، "گئورك كايزر"، "ساموئل بكت"، "ژان پل سارتر" و... به آن پرداخته و نمايشنامه‌هايي با مضامين جنگ به رشته‌ي تحرير درآورده‌اند.

علاوه بر آن، پديده‌ي جنگ باعث تكوين شكل‌هاي نمايشي خاصي در دوران معاصر شده است. از اين حيث مي‌توان به "ليوينگ تئاتر" يا "آژيت پرو" اشاره كرد كه هرچند با مقوله‌ي تئاتر سياسي گره خورده‌اند اما يكي از مهم‌ترين موضوع‌هاي مطرح در اين‌گونه نمايش‌ها،‌ مسأله‌ي جنگ و مقاومت است.

تئاتر جنگ را نمي‌توان جداي از بدنه‌ي جنگ تصور كرد، چرا كه تئاتر جنگ در دوران مقاومت تأثيري بس عميق و معجزه‌آسا در روحيات جوامع درگير در جنگ دارد. و مي‌توان فرضيه‌اي با اين مضمون در تاريخ تئاتر جنگ ارائه كرد كه تئاتر جنگ در هر منازعه‌ي بين‌المللي به شكل تبليغي و بر عليه نيروهاي دشمن، جوانه مي‌زند و در طي دوران جنگ شاخ و برگ گرفته و به شكوفه مي‌نشيند و پس از پايان جنگ به بار نشسته و ميوه مي‌دهد و اين ثمره بيشتر شكل تحليلي و ارزشي و منطقي‌تري به خود مي‌گيرد و در اين ميان، ميهن عزيزمان،‌ ايران اسلامي نيز، مستثني از اين قاعده نيست. كه علاوه بر دارا بودن مؤلفه‌ها و ويژگي‌هاي اين ژانر و گونه از تئاتر، خصيصه‌ي ويژه‌اي نيز با خود دارد كه جنگ ما را از ديگر انواع آن متمايز مي‌سازد، و آن خصيصه‌، مقوله‌ي دفاع است كه به جنگ ما، بعد ارزشي و اسلامي داده است. بي‌شك حضور اين عنصر  در دفاع هشت ساله، ريشه در ذهن مشترك و جمعي ملت مسلمان ايران دارد. هشت سال دفاع‌مقدس فرصتي بود تا به شكل همگاني و بسيجي‌وار، بايگاني ذهني مردم ما به ارزش‌هاي صدر اسلام و به ويژه واقعه‌ي كربلا گره خورده و بار ديگر در صحنه‌هاي نبرد، خود را احيا كرده و به تبع آن در صحنه‌ي تئاتر، اين ارزش‌ها بازآفريني شده و تئاتر دفاع‌مقدس بيشترين سهم و تعهد را در اين رسالت فرهنگي و مقدس به عهده گرفته است.

· نقاط عطف تئاتر دفاع‌مقدس

تئاتر دفاع‌مقدس هم‌زمان با آغاز جنگ تحميلي در سال 59 در پناه‌گاه‌ها و پايگاه‌هاي مردمي مساجد و محلّات شكل گرفت و به تدريج حتي در جبهه‌هاي جنگ نيز به اجرا درآمد كه همپاي تداوم هشت سال دفاع‌مقدس،‌ آزمون‌هايي را به خود ديد و هم‌چنان كه رزمندگان در خطوط مقدم و جبهه‌هاي جنگ، تجربيات هر چند تلخ اما ارزشمندي را در فرآيند مقاومت در مقابل تجاوز كسب كردند، در عرصه‌ي تئاتر نيز، كالبد تئاتر دفاع‌مقدس را جلا داده و به آن قوام لازم را بخشيدند. پرچمدار تئاتر دفاع‌مقدس نسل جديد و باانگيزه‌اي بودند كه رسالت سنگيني را بر دوش خود احساس مي‌كردند.

در كنار جريانات خودجوش نسل جوان، نهادها و سازمان‌هايي نيز وارد گود شده و تئاتر مقاومت را رسميت بخشيده و سعي در برگزاري جشنواره‌هاي تئاتر مقاومت و دفاع‌مقدسي كردند كه اكثر آن‌ها اهداف سه‌گانه‌اي را دنبال مي‌كردند:

«1ـ افشاگري عليه جنگ و نشان دادن تمايز بين جنگ تدافعي و جنگ تجاوزكارانه.

2ـ مبارزه عليه استعمار.

3ـ آموزش»(8)

تئاتر دفاع‌مقدس و تئاتر مقاومت، جداي از ضعف‌ها و آسيب‌هايي كه به آن اشاره خواهيم كرد، قابليت و ظرفيت آن را دارد كه در تمامي عرصه‌ها و گونه‌هاي نمايشي، مورد بهره‌برداري قرار گرفته و مضامين متنوعي را دربر بگيرد.

· آسيب‌هاي تئاتر مقاومت

تئاتر مقاومت را در چندين محور مي‌توان مورد ارزيابي و آسيب‌شناسي قرار داد كه به ‌خاطر گسترده بودن مبحث، تنها اشاره‌اي به عنوان محورها مي‌شود:

1.       ضعف متون نمايشي تئاتر مقاومت.

2.       كمبود چاپ متون نمايشي تئاتر مقاومت.

3.       نبود تعريف مشخص و علمي از تئاتر مقاومت.

4.       ضعف در اجرا.

5.       كم‌رنگ بودن استقبال حرفه‌اي.

6.       نبود حمايت قابل قبول.

7.       نبود هدف‌گذاري.

8.       ضعف مديريت و برخوردهاي سليقه‌اي.

9.       نبود نيازسنجي و مخاطب شناسي.

10.  ضعف آموزش.

11.  نبود تعامل و مشاوره.

12.  عدم گستردگي طيف موضوعات و مضامين در آثار تئاتر مقاومت.

13.  كمبود جذابيّت و سرگرمي در آثار.

14.  ملموس نبودن و عدم حقيقت مانندي آثار.

15.  فراموشي رسالت و تعهد هنرمند در قبال پديده‌ي دفاع‌مقدس.  

16.  جشنواره‌زدگي و نبود استمرار در اجراها.

17.  عدم تداوم و نبود سالن اختصاصي.

18.  نهادينه نشدن تئاتر مقاومت.

19.  استيلاي حاشيه بر متن.

20.  عدم پيوستگي تئاتر دفاع‌مقدس و مقاومت با تئاتر كشور.

21.  وجود نگاه‌هاي محدود و افراط و تفريط‌ها.

22.  سطحي‌نگري و شعارزدگي.

23.  نگاه‌هاي كليشه‌اي و كمبود نوآوري و خلاقيت.

24.  غالب بودن غم و اندوه و نبودن طنز در آثار.

25.  انتقال نادرست مفاهيم دفاع‌مقدس و مقاومت از طريق آثار.

26.  ضعف پژوهش.

27.  كم‌ حوصله‌گي مسئولان و متوليان تئاتر مقاومت در قبال هنرمندان.

28.  ضعف در تبليغات و كم‌كاري رسانه‌ها و مطبوعات.

29.  Text Box: ......

هر كدام از بندهاي فوق نياز به بررسي و كارشناسي اساسي دارد كه مجال و فرصت ديگري مي‌طلبد، اما از اين بين به‌طور مثال به آخرين بند «ضعف در تبليغات و كم‌كاري رسانه‌ها و مطبوعات» اشاراتي مي‌شود.

جداي از ماهنامه‌ي تخصصي نقش صحنه كه تنها نشريه‌‌ي تخصصي تئاتر دفاع‌مقدس و مقاومت است كه از آذر‌ماه 1383 تاكنون به‌طور مستمر توسط انجمن تئاتر انقلاب و دفاع‌مقدس منتشر مي‌شود و پلاك هشت كه از بهمن‌ماه 86 به جرگه‌ي مطبوعات دفاع‌مقدس پيوسته است، مطبوعات ديگر فعاليت‌هاي درخوري در اين زمينه نداشته‌اند.

«مسأله‌ي ديگر، رسانه‌‌ي بسيار گسترده و سرنوشت‌ساز تلويزيون است كه مي‌تواند جَوّ فرهنگي و تبليغاتي و هنر كشور را به ميل خود تغيير دهد. اما اين تلويزيون با كمال تأسف و تعجب نسبت به مقوله‌ي تئاتر كاملاً سكوت كرده است. كمتر تلويزيوني در جهان هست كه لااقل هفته‌اي يك تئاتر پخش نكند. اما در كشور ما پس از انقلاب با وجود گروه امكانات فيلم و سريال و تئاتر در شبكه‌ي اول،‌(به غير از شبكه‌ي چهار) اصولاً از تئاتر خبري نيست و به اين مقوله‌ي مهم هنري توجهي نمي‌شود. مسئولان اين واحد بايد در اين زمينه تلاش همه جانبه‌اي را آغاز كنند.»(9)

جهت نهادينه كردن و توسعه‌ي تئاتر دفاع‌مقدس، علاوه بر شناخت مخاطب، بايستي جهان اطلاعاتي و ارتباطي، شامل پيگيري اخبار هنري(تئاتر)،‌ مجاري اطلاع‌گيري عمومي و در معرض ديد قرار دادن تبليغات و ايجاد رفتار تئاتري، فعال شود.

اگر اين فرآيند فعال شود، به توسعه‌ي تئاتر دفاع‌مقدس خواهد انجاميد. اين فرآيند را به شكل شماتيك مي‌توان به اين صورت ارائه كرد.

مجاري اطلاع‌گيري و مخاطب، اصولاً از طريق مطبوعات و رسانه‌ها صورت مي‌گيرد. اما در حال حاضر به خاطر ضعف عملكرد رسانه‌هاي ملي و عمومي، مطلع شدن مخاطبين بيشتر از طريق دوستان و آشنايان و به طريق سنتّي و به شكل شفاهي صورت مي‌گيرد. آمار زير كه در سال 1386 از 236 مخاطب تئاتر صورت گرفته است، دليل بر اين مدعا است.

آمار مجاري اطلاع‌گيري

«فراواني

مطبوعات

دوستان و آشنايان

صدا و سيما

تبليغات محيطي

ساير

تعداد

24

167

24

34

14

درصد

2/10

8/70

2/10

4/14

9/5

 

نمودار مجاري اطلاع‌گيري اخبار تئاتر در سال 1386

 

با نگاهي اجمالي به نمودار و آمار فوق،‌ ضعف كاركردهاي صدا و سيما و مطبوعات در خصوص تبليغات و معرفي تئاتر دفاع‌مقدس مشهود مي‌شود.

· جشنواره‌هاي تئاتر مقاومت

هم‌زمان با آغاز جنگ نابرابر و ناجوانمردانه‌ي ارتش بعث عراق عليه ايران،‌ همان‌گونه كه اشاره شد، تئاتر مقاومت در ايران شكل گرفت و در كنار اجراها،‌ جشنواره‌هاي متعددي به صورت استاني، منطقه‌اي و سراسري برگزار شد كه اكثر آن‌ها يكي دو دوره بيشتر برگزار نشد و جاي خود را به جشنواره‌هاي ديگري از جنس خود داد. جشنواره‌هاي تئاتر مقاومت در كشور را مي‌توان به شرح ذيل عنوان كرد:

1.       جشنوار‌ه‌ي تئاتر 17 شهريور تبريز؛ كه از سال 1361 تا 1364، چهار دوره به ياد شهداي محراب، آيت‌الله مدني، آيت‌الله دستغيب، آيت‌الله صدوقي و آيت‌الله اشرفي‌اصفهاني در تبريز برگزار شد.

2.       يادواره‌ي سراسري تئاتر كودكان و نوجوانان؛ به ياد شهيد حسين فهميده، توسط سپاه پاسداران منطقه 5 كشور سال 1362 در خوي، 1363 در مهاباد و 1364 در سنندج برگزار شد.

3.       جشنواره‌ي تئاتر سنگر؛ به همت قرارگاه فرهنگي و هنري نجف در سال‌هاي 1365 و 1366 دو دوره در شهرستان كرمانشاه برگزار شد.

4.       جشنواره‌ي تئاتر بسيج؛ از سال 1374 تا سال 1386، هشت دوره توسط نيروي مقاومت بسيج در شهرستان‌هاي تهران،‌ اصفهان، تبريز، مشهد و كرمانشاه برگزار شد.

5.       جشنواره‌‌ي تئاتر دفاع‌مقدس؛ توسط بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع‌مقدس، از سال 1373 تا 1386 دوازده دوره در شهرستان‌هاي تهران،‌ يزد، اردبيل، خوزستان، مشهد و سنندج برگزار شد.

6.       جشنواره‌ي ملي تئاتر مقاومت، فتح خرمشهر؛ از سال 1377 تا 1389، سيزده دوره در شهرستان‌‌هاي استان خوزستان توسط اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار شد.

7.       جشنواره‌ي سراسري تئاتر ارتش، ميثاق؛ توسط ارتش جمهوري اسلامي از سال 1378 تا 1386، هفت دوره برگزار شد.

8.       جشنواره‌ي سراسري تئاتر فتح و معراج؛ توسط وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح از سال 1371 تا 1386، ده دوره برگزار شد.

9.       فستيوال شبانه‌ي سنگر؛ توسط مركز هنرهاي نمايشي در سال 1385 يك دوره در تهران برگزار شد.

10.  همايش تئاتر پايداري دانشجويي؛ توسط بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع‌مقدس خراسان جنوبي از سال 86 تا 88 دو دوره در بيرجند برگزار شد.

11.  جشنواره‌ي استاني تئاتر خياباني شرهاني؛ توسط بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع‌مقدس دهلران و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان دهلران تنها يك دوره در سال 1386 در دهلران برگزار شد.

12.  جشنواره‌ي تئاتر استاني دفاع‌مقدس؛ توسط بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع‌مقدس و حوزه هنري فارس، تنها يك دوره در سال 1385 در شيراز برگزار شد.

13.  جشنواره‌ي استاني تئاتر ايثار و شهادت؛ توسط بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع‌مقدس، اداره فرهنگ ارشاد اسلامي و سازمان بنياد شهيد و امور ايثارگران استان ايلام، تنها يك دوره در سال 1385 در استان ايلام برگزار شد.

14.  يادوار‌ه‌ي هفته‌ي جنگ؛ توسط مركز هنرهاي نمايشي اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي در سال 1363 در مجتمع هنر و ادبيات برگزار شد.

15.  جشنواره‌ي تئاتر دفاع‌مقدس زهند؛ توسط انجمن نمايش بوشهر در سال‌هاي 1385 و 1386 دو دوره در استان بوشهر برگزار شد.

16.  جشنواره‌ي تئاتر دفاع‌مقدس، يادواره سرداران شهيد؛ از سال 1379 تا 1381 توسط انجمن نمايش، سه دوره در شهرستان ديّر برگزار شد.

17.  جشنواره‌ي سراسري تئاتر ايثار؛ توسط بنياد شهيد و امور ايثارگران، در سال‌هاي 1387 و 1388، دو دوره در تهران برگزار شد.

18.  جشنواره‌هاي تئاتر ايثار و شهادت و بسيج؛ به صورت استاني در شهرستان‌هاي مختلف از جمله شيراز، ياسوج، بوشهر، تبريز، يزد و... برگزار شد.

19.  جشنواره‌ي تئاتر حضور؛ توسط فرهنگ‌سراي پايداري با مشاركت بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع‌مقدس در سال 1380،‌ يك دوره در فرهنگ‌سراهاي تهران برگزار شد.

20.  جشنواره‌ي تئاتر درماني جانبازان؛ توسط بنياد شهيد و امور ايثارگران از سال 1381 تا 1386 هفت دوره در بيمارستان روانپزشكي سعادت‌آباد تهران برگزار شد.

و چندين جشنواره‌ي ديگر كه در استان‌هاي سراسر كشور با عناوين مختلف و با مضامين مقاومت و دفاع‌مقدس در طي سه دهه از آغاز جنگ تحميلي تاكنون برگزار شده است.

«نكته‌ي مهم كه در سير برگزاري جشنواره‌ها و نيز اجراهاي عمومي تئاتر دفاع‌مقدس قابل بيان است، نوع نگاه‌هاي متفاوت به موضوع جنگ تحميلي در مدت هشت سال دفاع جانانه از مرز و بوم ايران اسلامي و سال‌هاي پس از آن است.

نمايش به مفهوم عام كلمه و تئاتر به معناي اخص آن در دوراني كه كشورمان درگير مبارزه با دشمن و هم‌فكران و همراهان تا بن دندان مسلح او بود،‌ از همان آغاز جنگ تحميلي، به معناي هنري نبود كه قرار است صرفاً اوقات فراغت مخاطبان خود را پر كند يا لذت تماشا را عايد تماشاگران سازد، بلكه هنرمندان آثار اجرا شده عموماً رزمندگاني بودند كه معمولاً پيش از حضور در خطوط دفاع‌مقدس و پشت جبهه،‌ تجربياتي هر چند اندك از اجراي نمايش و به‌ويژه بازيگري داشتند.

آن رزمندگان با تمرين و اجراي نمايش‌هايي كه مضمون آن‌ها بيشتر خوار و زبون كردن دشمن و به رخ كشيدن ايثار و رشادت رزمندگان اسلام بود، در واقع جلوه‌هاي مقاومت و پايداري را در معرض ديد ديگران قرار مي‌دادند.

رزمندگان هنرمند، افراد معروف و سرشناسي نبودند. حتي در سال‌هاي پس از جنگ نيز هنرمندان سرشناس تئاتر، خود را چندان درگير تئاتر دفاع‌مقدس نكردند.

در سال‌هاي جنگ يا بعد از آن، بسيار كم پيش آمده است كه افراد سرشناس در عرصه‌ي تئاتر،‌ به موضوع جنگ يا حتي انقلاب بپردازند. زيرا كه سرشناسان از ديرباز نسبتي با اين دو مقوله نداشته‌اند. كساني هم كه براي اثبات و معرفي خود و هماهنگي با زمانه به اين مقوله‌ها پرداخته‌اند، انگشت شمار و اغلب كم‌مايه‌اند.

به اين ترتيب، نمايش‌هاي اجرا شده در طي هشت سال دفاع‌مقدس، عموماً به طور مستقيم به جنگ يا دفاع‌مقدس مي‌پرداختند. نگاه تحليلي، انتقادي به جنگ و حاشيه‌هاي آن در اين آثار تقريباً به حد صفر مي‌رسد. زيرا كه آن زمان،‌ بيش از همه، دفاع ايثارگرانه محور دفاع‌مقدس بود و بر هر ايراني فرض بود كه به هر طريق به دفاع برخيزد. همين بسيج امكانات بود كه منجر به عقب راندن دشمن از خاك ميهن اسلامي و حتي پيش‌روي در چند شهر مهم آن و در نهايت به زانو درآوردنش شد. اما در سال‌هاي پس از جنگ تحميلي و بيرون آمدن از تب و تاب‌هاي ناشي از آن، هنرمندان به تدريج رويكردهاي نوين خود را به جنگ و وقايع پس از آن در عرصه‌ي درام‌نويسي آغاز كردند.

در سال‌‌هاي پس از جنگ، موضوعات گوناگوني پيش روي هنرمندان بود و نيز ديگر دغدغه‌ي حضور در جبهه وجود نداشت، هر چند زخم‌هاي كاري دشمن بر پيكره‌ي سرزمين ايران به سادگي و سرعت التيام نمي‌يابد و هنوز هم كه نزديك به دو دهه از پايان جنگ مي‌گذرد، ميراث‌هاي گرانبهاي جنگ تحميلي از مناطق مقدس جبهه به شهرها آورده و تشييع مي‌شوند.

بنابراين، در سال‌هاي اوليه‌ي پس از دفاع‌مقدس، نمايش‌ها هم‌چنان رنگ و بوي قداست و شهادت دارند و مجريان آن‌ها، يا بهتر است بگوييم درصد زيادي از عوامل نمايش، تجربه‌ي حضور مستقيم در جنگ داشته‌اند.

انعكاس چنين رويكردهايي در نخستين ياداوره‌ي تئاتر دفاع‌مقدس كه خرداد 73 در تهران برگزار شد، قابل مشاهده و ارزيابي است.

يادواره‌ي نخست،‌ يكي از بهترين همايش‌هاي تئاتر دفاع‌مقدس تا به امروز است. نگاه كيفي و تا حد زيادي سختگيرانه ـ و تخصصي ـ هيأت بازخواني و بازبيني آثار اين جشنواره سبب شد تا نمايشگران نمايش‌هاي نخستين يادواره‌ي تئاتر دفاع‌مقدس، شاهد اجراي نمايش‌هايي باشند كه هم آن‌ها و هم كارشناسان و منتقدان تئاتر را راضي نگه دارد.

در يادواره‌هاي مذكور، رزمندگان هنرمندي حضور داشتند كه از دو ويژگي مهم برخوردار بودند، نخست آن‌كه خود در جنگ حضور داشتند و لحظات و آنات اين واقعه‌ي مهم را از نزديك ديده و لمس كرده بودند و ديگر اين‌كه با تجربه‌ي اجرا و بازي در نمايش‌هاي گوناگون و گاه تحصيل در دانشگاه، تئاتر آموخته بودند.

اتفاقاً، هم در ميان هنرمندان شركت‌كننده در يادواره و هم در بين مسئولان بخش‌هاي مختلف، چنين افرادي ديده مي‌شدند. مثلاً در جمع اعضاي هيأت‌هاي بازخواني و بازبيني آثار، حسين مسافر‌آستانه، مجيد سرسنگي، فرهاد مهندس‌پور، محمد قشقايي جمالپور، سعيد كشن‌فلاح و دكتر محمود عزيزي قرار داشتند. در گروه هنرمندان كه جوايزي هم به خود اختصاص دادند افرادي چون محمدجواد كاسه‌ساز،‌ عبدالرضا حياتي، سعيد تشكري، علي‌رضا لطف‌خدايي و كرامت رودساز حضور داشتند.

برگزار‌كننده‌ي يادواره‌ي تئاتر دفاع‌مقدس، بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع‌مقدس بود كه نظارت كاملي بر زير و بم انتخاب آثار و برگزاري يادواره داشت. بنياد حفظ آثار، در واقع به بهترين شكل ممكن يادواره‌ي نخست را برگزار كرد و در تمامي بخش‌ها و از جمله اهداي جوايز،‌ چيزي كم نگذاشت.

در سال‌هاي بعد نيز اين روند كم و بيش ادامه داشت و البته يادواره‌ براي گسترش تئاتر دفاع‌مقدس، در استان‌هاي ديگري نيز برگزار شد. مثلاً يادواره‌ي دوم در يزد و يادواره‌ي چهارم در اردبيل برگزار شد.

تأثير برگزاري يادواره را هيچ عقل سليمي نمي‌تواند ناديده انگاشته و كتمان كند.»(12)

· ويژگي‌هاي مهم يك جشنواره

هر جشنواره‌اي ويژگي‌هايي دارد كه مهم‌ترين آن‌ها را مي‌توان براساس نظرسنجي تماشاگران سومين جشنواره‌ي تئاتر فجر در سال 1363 به شرح ذيل ارائه نمود:

«4/16% مكتبي بودن و در جهت اهداف انقلاب.

4/12% برنامه‌ريزي دقيق و تبليغات كافي.

3/11% جشنواره بايد بيانگر واقعيات جامعه باشد.

1/10% جشنواره بايد شامل تئاتر‌هاي آموزنده باشد.

3/6% جشنواره بايد سطح آگاهي فرهنگي و هنري تماشاگران را ارتقا دهد.

7/2% تماشاگران تنوع و سرگرمي را از ويژگي‌هاي مهم يك جشنواره دانسته‌اند.»(13)

نظر به اين‌كه 40% در اين نظرسنجي اظهارنظر نكرده‌اند، نزديك به 3/1 مخاطبين به مكتبي بودن جشنواره اشاره كرده‌اند.

و در مورد مشكلات جشنواره‌ي دوم تئاتر فجر در سال 1362 تماشاگران اظهاراتي عنوان كرده‌اند كه 5/53% از كل جامعه آماري آن به شكل زير است:

«20% كمبود وقت و ناهماهنگي ساعات اجرا و محدوديت سالن‌ها.

5/17% عدم برنامه‌ريزي و مديريت صحيح در به كارگيري متخصصين آگاه.

5/10% عدم تبليغات كافي.

2/6% پايين بودن كيفيت نمايش‌ها از نظر محتوا و بازيگري.

8/5% ايجاد بي‌نظمي در سالن‌ها به وسيله‌ي تماشاگران.

5/5% تبعيض بين كارگروه‌ها بر اثر بي‌توجهي مسئولين.

1/5% عدم امكانات كافي براي هنرمندان خصوصاً‌ امكانات رفاهي براي گروه‌هاي شهرستاني.

5/2% وجود اشكالات فني(صدا، نور، دكور و...)

1/1% مواجه بودن جشنواره با مشكلات مادي.

3/11% اسلامي نبودن بعضي از برنامه‌ها، نبود جلسات نقد و بررسي.»(14)

جهت رسيدن به جشنواره‌ي نسبتاً ايده‌آل و كم عيب و نقص بايد سلسله عمليات زير صورت بگيرد.

1.       «لزوم هماهنگي كامل برگزار‌كنندگان جشنواره‌ها و يادواره‌ها در مناطق مختلف.

2.       انتقال تجربيات به صورت مكتوب و تهيه‌ي گزارش نهايي از نقاط ضعف و قوت و احتمالاً مسائل و حوادث غيرمترقبه و پيش‌بيني نشده‌ي هر جشنواره و يادواره.

3.       تدوين اصول يكسان جهت نگرش و قضاوت در مورد كارها از طريق ارائه و جمع‌آوري نظريات و ديدگا‌ه‌هاي برگزاركنندگان جشنواره‌ها و در نهايت دست‌يابي به اصول واحد در باب ارزشيابي.

چرا كه در هر جشنواره به سليقه‌ي برگزار‌كنندگان، آثار اجازه‌ي شركت پيدا مي‌كنند. در حالي كه چنان‌چه اصولي واحد در اين زمينه مدون نشود بعدها دچار مشكلاتي خواهيم شد.  

4.       هكذا تدوين اصولي در باب اهداء جوايز و رتبه‌بندي و به طور كلي داوري در مورد كارهاي به صحنه آمده‌ي جشنواره‌ها.

5.       توجه به كيفيت مطلوب: اگر امروز ما كه مناديان تئاتر اسلامي هستيم خداي ناكرده به كارهاي ضعيف و گاه مملو از شعار قانع شويم، طبيعي است در آينده هر آن‌‌چه انحراف در اين مسير حاصل شود، مسئول هستيم. به عبارت بهتر، وقتي امروز هر كار ضعيفي به نام تئاتر اسلامي معرفي شود و عده‌اي هنرمند متعهد و مخلص و مشتاق نيز از آن‌ها الگو بگيرند، در فرداي اين جنب و جوش‌ها، ما هستيم كه بدين روند مشروعيت بخشيده‌ايم؛ هر چند كه قصد ما اين نبوده باشد.

6.       وحدت كامل و پرهيز از حاكميت بخشيدن به سليقه‌ي شخصي، به جاي عمل به اصول مشترك و مورد اعتماد همگان.

7.       پرهيز از مناقشات،‌ حسادت‌ها و رقابت‌هاي بي‌جا و بي‌مورد كه عملاً باعث سير نزولي جشنواره‌ها و رشد تشريفات خواهد شد.

8.       توجه به آموزش به صورت برگزاري كلاس و كارگا‌ه‌هاي كوتاه مدت جنبي و ارتقاء كيفيت جلسات نقد و بررسي. جلسات نقد و بررسي جداً نبايد محل جدال‌هاي شخصي گردد؛ رعايت اين نكته‌ مهم است كه ما به همان اندازه كه خود را پاي‌بند به انقلاب اسلامي مي‌دانيم، ديگران را نيز در همين جبهه ببينيم.

9.       ياري جستن از نيروهاي متعهدي كه حضورشان مي‌تواند به غناي بيشتر جشنواره‌ها كمك كند،  وقتي حب و بغض‌هاي شخصي (نه برخاسته از اصول) بر كار حاكم باشد، مسلم است هم خود را و هم ديگران را از وجود پربركت چنين افرادي محروم مي‌كنيم.

10.  ...»(15)

هر جشنواره‌‌اي نقاط ضعف و قوت‌هاي خاص خودش را دارد كه به‌طور نمونه يازدهمين جشنواره‌ي سراسري تئاتر دفاع‌مقدس را مورد بررسي قرار مي‌دهيم.

علي‌اكبر ازغندي، طي برگزاري جشنواره از 1905 نفر مخاطب نظرسنجي كرده است كه نتايج آن با عنوان نقاط ضعف جشنواره به شرح ذيل مي‌باشد:

1.       «عدم آشنايي و توجه به آمار و ارقام كمك‌هاي تسليحاتي و  غيرتسليحاتي ديگر كشورها به رژيم صدام.

2.       عدم توجه به ايثارگري‌هاي پزشكان و پرستاران در طول هشت سال جنگ.

3.       عدم اشاره به جامعه‌شناسي جنگ.

4.       عدم پرداخت به خيانت‌هاي بني‌صدر در جبهه‌هاي جنگ.

5.       ضعف مديريت در جشنواره‌ها.

6.       عدم پرداخت به نقش خانواده‌ي رزمندگان و اسرا در امر تربيت فرزندان.

7.       اجراي نمايش‌هايي كه زحمات ايثارگران را ناديده مي‌گيرند.

8.       نبود كميته‌ي انتظامات در طول برگزاري جشنواره‌ها.

9.       پرداخت كليشه‌اي و تكراري و غيرواقعي نمايش‌ها.

10.  حضور كم‌رنگ خانواده‌هاي شهدا و ايثارگران در طول جشنواره.

11.  عدم پرداخت به مصائب، كمبودها، رنج‌ها و زحمات رزمندگان.

12.  عدم پرداخت به نقش كودكان و نوجوانان در طول هشت سال دفاع‌مقدس.

13.  عدم توجه به مفقودين و رنج‌هاي روحي ـ رواني والدين، همسران و فرزندان آن‌ها.

14.  عدم پرداخت به قشر هنرمند و حضور آن‌ها در جبهه‌هاي جنگ.

15.  عدم تبيين مناسب امدادهاي غيبي و كمك‌هاي خداوند در جبهه‌‌هاي جنگ.

16.  نبود نظم در اجراي برنامه‌هاي جشنواره.

17.  عدم اشاره به جايگاه و كاركردهاي جنگ در آثار.

18.  عدم پرداخت مناسب به مقوله‌هاي ايثار، ارزش‌ها و عرفان در دفاع‌مقدس.

19.  نبود پرداخت به جايگاه رزمندگان پس از دوران جنگ و زمان فعلي.

20.  عدم پرداخت به جنگ در مناطق غرب و كردستان و متمركز شدن در منطقه‌ي جنوب.

21.  عدم پرداخت به وقايع قبل از زمان جنگ در آثار.

22.  عدم پرداخت به نقش زنان در دفاع‌مقدس.

23.  آثار طيف گسترده‌اي از مخاطب را درگير نمي‌كنند.       

و در بخشي از اين نظرسنجي، مخاطبان جهت بهبود جشنواره پيشنهاداتي داده‌اند كه منتخبه‌ي آن به شرح ذيل است:

1.       ايجاد بستري مناسب جهت شناسايي بهتر دفاع‌مقدس.

2.       تدوين نمايشنامه با مضامين كمك‌هاي مردمي.

3.       كالبدشكافي معضلات دفاع‌مقدس و ارائه‌ي محتواي قصه‌ها با ديد منتقدانه.

4.       انتخاب هيئت‌هاي مجرب بازبيني و انتخاب آثار.

5.       توجه بيشتر به شهرستان‌ها و گروه‌هاي شهرستاني.

6.       ايجاد بستر مناسب جهت شناخت مناسب دفاع‌مقدس توسط گروه‌ها.

7.       افزايش گنجايش سالن‌هاي نمايش.

8.       برنامه‌ريزي مناسب جهت اجراي نمايش‌ها با توجه به فواصل سالن‌ها از هم.

9.       ارتقاي سطح كيفي بولتن‌هاي روزانه و خبرنامه‌ها.

10.  دقت در صرف هزينه‌هاي بيت‌المال.

11.  ايجاد بستر مناسب و تمهيداتي جهت حضور عامه‌ي مردم در سالن‌هاي نمايش.

12.  حضور كميته‌ي انتظامات و كنترل سالن‌ها.

13.  دعوت از هنرمندان خوش‌فكر و متعهد.

14.  اهميت به تبليغات و معرفي مناسب جشنواره‌.

15.  استفاده از هيئت داوران مجرب.

16.  اهميت به كيفيت آثار به جاي كميّت.

17.  در اختيار گذاشتن امكانات لازم براي گروه‌هاي نمايشي.

18.  رعايت نكات اخلاقي و وضعيت ظاهري هنرمندان.

19.  ايجاد فرصت نقد و بررسي نمايش‌ها.

20.  حركت جشنواره در مسير مناسب.

21.  حضور هيئت بازرسي جهت ارتقاي كيفيت جشنواره.

22.  اولويت با نمايش‌ها و متون جديد‌تر باشد.

23.  ارتقاي كيفيت و امكانات سالن‌هاي نمايش و سيستم صوتي.

24.  اهميت به تحقيق و پژوهش قبل از نگارش.

25.  برگزاري جشنواره در بهترين زمان و وقت در طول سال.

26.  ايجاد امكان ضبط تلويزيوني براي نمايش‌هاي موفق.

27.  ...»(16)    

· نقاط قوت جشنواره‌ها

جشنواره‌هاي تئاتر مقاومت جداي از نقاط ضعف و كاستي‌ها تأثيرات مثبت و سازنده‌اي را نيز بر روح و كالبد ارگانيسم تئاتر دميده‌اند كه از آن ميان مي‌توان به مهم‌ترين آن‌ها اشاره كرد:

1.       ايجاد بستر مناسب جهت رشد،‌ تعالي و معرفي استعدادهاي جوان.

2.       حفظ ارزش‌هاي مقدس و سجاياي اخلاقي ـ ديني ـ عرفاني در طول هشت سال دفاع‌مقدس.

3.       آينه‌ي تمام نماي وقايع آشكار و پنهان هشت سال مقاومت.

4.       نهادينه كردن تئاتر مقاومت بين مردم.

5.       ايجاد كارگاه آزمون و خطا و ارتقاي سطح كيفي تئاتر مقاومت.

6.       شناخت نقاط ضغف گروه‌هاي نمايشي در طول برگزاري جشنواره‌ها و امكان ارتباط با ديگر گروه‌ها و اساتيد تئاتر.

7.       ارتقاء سطح آگاهي مردم از پديده‌ي مقاومت با ارائه‌ي آثار.

8.       تأكيد بر تأثير مذهب و اعتقادات ديني و تأثير آن در پيروزي ملت ايران.

9.       كسب تجارب مديريتي مديران جشنواره‌ها از طريق برگزاري جشنواره‌ها.

10.  تحليل مسائل معتنابه دفاع‌مقدس.

11.  التزام و ضرورت وجود و استمرار تئاتر دفاع‌مقدس و ضرورت ارجاع به آن دوران.

خلاصه اين‌كه در سير برگزاري جشنواره‌هاي تئاتر دفاع‌مقدس و تئاتر مقاومت، با رفع نقايص و تشكيل شوراي سياست‌گذاري ثابت، با حضور نمايندگاني از هر جشنواره‌ي دفاع‌مقدس و برگزاري يك جشنواره‌ي واحد و در خور شأن و مقام خانواده‌ي تئاتر دفاع‌مقدس، مي‌توان از موازي كاري‌ها پرهيز نموده و جشنواره‌ي تأثيرگذار و پرصلابتي را در كشور برگزار كرد.