HonaredefaView

X
توضیحی کوتاه درباره اثر :

فرهاد كه در جنگ مجروح شده و موقتا بينايی اش را از دست داده، به بيمارستاني صحرايی منتقل شده كه در آن پرستاری به نام شيدا از مشاهده  مقاومت فرهاد در تحمل درد شگفت زده می شود و بتدريج می فهمد كه می تواند با تلاوت قرآن، التيام بخش او باشد. مراقبت شيدا از فرهاد به مرور پيوندی عاطفی بين آن ها ايجاد می كند كه با مرخص شدن ناگهانی فرهاد از بيمارستان منجر به جدایی شان می شود. فرهاد در جستجو شيدا به جبهه بر می گردد، ولی جنگ تمام می شود و جستجو را دشوار می كند. فرهاد به اصرار پدر و مادرش با دختری پولدار عقد می كند كه فكر مهاجرت از ايران را در سر دارد. وقتی كه معلوم می شود تركش سمی كه زمانی از سينه فرهاد بيرون آمده برای سلامتی او عوارض وخيم دارد، نامزد فرهاد او را ترك می كند و به خارج از كشور می رود. فرهاد در بيمارستانی كه شيدا در آن جا پرستار است بستری می شود ولی شيدا خود را از چشم فرهاد پنهان می كند، اما به اصرار مادر فرهاد يك بار ديگر شيدا با خواندن قرآن و به مدد نيروی عشق موفق می شود زندگی را به فرهاد بازگرداند.

چند رسانه ای
  • لیلا حاتمی و پارسا پیروزفر در نمایی از فیلم شیدا
    لیلا حاتمی و پارسا پیروزفر در نمایی از فیلم شیدا
  • پارسا پیروزفر در نمایی از فیلم شیدا
    پارسا پیروزفر در نمایی از فیلم شیدا
  • لیلا حاتمی در نمایی از فیلم شیدا
    لیلا حاتمی در نمایی از فیلم شیدا