HonaredefaView

X
توضیحی کوتاه درباره اثر :

رسول كه به اتفاق همسرش زينب و پسر كوچكش محسن در دزفول زندگی مي كند، در تدارك جشن تولد پسرش است. او به همسر برادرش بهمن كه آموزگار است و در شهر ديگری زندگی می كنند می گويد كه برای شركت در تولد پسرش به دزفول بيايند. حمله هوايی عراق به دزفول شروع می شود و رسول، همسر و كودكش را در جريان اين حمله از دست می دهد. دشمن درصدد نابودی پادگان كرخه و تصرف پل كرخه به دليل اهميت استراتژيك آن است. چند تن از رزمندگان برای جلوگيری از پيشرفت عراقی ها آماده می شوند. رسول نيز به رزمندگان ملحق می شود. سيدرضا، دوست رسول به او تأكيد می كند كه ما برای انتقام نمی جنگيم....

چند رسانه ای
  • رضا صفایی پور در نمایی از فیلم سحرگاه پیروزی
    رضا صفایی پور در نمایی از فیلم سحرگاه پیروزی
  • رضا صفایی پور در نمایی از فیلم سحرگاه پیروزی
    رضا صفایی پور در نمایی از فیلم سحرگاه پیروزی